ویژگیهای تدریس خوب
معلمی یکی از پیچیدهترین مشاغل دنیا است. در این مقاله قصد داریم به گوشهای از ریزهکاریهای تدریس بپردازیم. آنچه در ادامه میخوانید برگرفته از توصیههای ریچارد لِبلانک (Richard Leblanc) است که به ویژگیهای تدریس خوب اشاره دارد. لبلانک، از اساتید برجستهی دانشکدهی کسبوکار دانشگاه یورک، در سال ۱۹۹۸ موفق به دریافت جایزهی سیمور شولیک (Seymous Schulich Award) شد که هر ساله به اساتید برتر اهدا میشود. با ما همراه باشید تا فوت و فنهای معلمی و یک تدریس خوب را در آموزشي كالا بخوانید.
تدریس خوب همانقدری که بر پایهی عقل میچرخد، به حضور قلب هم بستگی دارد. فقط این نیست که دانشآموزانتان را به یادگیری ترغیب کنید، بلکه خودِ یاد گرفتن را یادشان دهید، آن هم به شکلی مرتبط، معنیدار و خاطرهانگیز. باید به حرفهیتان ارزش بگذارید، عشق بورزید و این عشق را به دیگران و از همه مهمتر به دانشآموزانتان هم منتقل کنید.
تدریس خوب یعنی عرضهی دانش در قالب کالا و تربیت دانشآموزان به عنوان مصرفکنندگان دانش. باید هر آنچه در چنته دارید به کار بگیرید تا از دانش رشتهی خودتان عقب نمانید، یعنی منابع مرتبط و غیرمرتبط با حوزهی تخصصیتان را مطالعه کنید و هر زمان که توانستید خودتان را در صف پیشتازان قرار دهید. اما دانش فقط در نشریات علمی خلاصه نمیشود. تدریس خوب مستلزم پر کردن فاصلهی بین نظریه و عمل نیز هست. باید که از گوشهی خلوتتان بیرون بزنید و خودتان را غرق حرفهیتان کنید، یعنی با فعالان حوزهی تخصصی خودتان گفتگو داشته باشید، مشورت کنید، یاریشان دهید و سعی کنید که به اجتماعاتشان وارد شوید.
تدریس خوب یعنی گوش دادن، پرسیدن، جوابگو بودن و به یاد داشتن اینکه هر دانشآموز و کلاسی متفاوت است. تدریس خوب یعنی بیرون کشیدن جواب و پرورش دادن مهارتهای ارتباط شفاهی دانش آموزان ساکت. تدریس خوب یعنی متمایل کردن دانش آموزان به سمت عالیترینها و همزمان یعنی انسان بودن، احترام گذاشتن به دیگران و حرفهای بودن در همه حال.
تدریس خوب این نیست که همیشه یک برنامهی ثابت داشته باشید و سِفت و سخت به آن عمل کنید، بلکه یعنی انعطاف داشتن، نرم و روان بودن، آزمون و خطا کردن و اعتماد به نفس داشتن برای اینکه در مواجهه با شرایط متغیر بازنمانید و خودتان را وفق دهید. تدریس خوب یعنی حتی اگر از همهی چیزهایی که میخواستید در کلاس پیاده کنید فقط ۱۰ درصدش را انجام دادید، باز هم حس خوبی داشته باشید. تدریس خوب یعنی هر زمان که دیدید جای دیگری چیز بیشتر و مفیدتری برای یادگیری هست، بتوانید به راحتی از برنامهی درسی و زمانبندی تدریستان فاصله بگیرید. تدریس خوب یعنی ایجاد تعادلی خلاقانه بین اینکه از طرفی یک دیکتاتور مستبد باشید و از طرف دیگر یک آدم زود تسلیم شونده و مطیع. معلمان خوب همیشه بین این دو قطب با توجه به شرایط در نوسان هستند و میدانند که در هر زمان دقیقا کجا باید قرار بگیرند.
تدریس خوب به شیوهی آموزش هم بستگی دارد. آیا تدریس خوب باید مفرح باشد؟ البته که بله! آیا این مفرح بودن به معنی بیمحتوایی نیست؟ هرگز! تدریس مؤثر این نیست که دو دستی به تریبون بچسبید یا که حین نطقِ یکنواخت و کسلکنندهیتان فقط به اسلایدهایی که نمایش میدهید چشم بدوزید. معلمان خوب با تک تک دانش آموزانشان ارتباط برقرار میکنند و میدانند که خودشان رهبر ارکستر هستند و همهی کلاس نوازندگانشان. هر دانش آموز ساز متفاوتی میزند، آن هم به اندازهی توانایی خودش. وظیفهی معلم این است که مهارتهای دانش آموزانش را بهبود ببخشد و کاری کند که این سازها در قالب یک کلیت منسجم جان بگیرند تا بتوانند یک قطعهی موسیقی تولید کنند.
تدریس خوب، شوخطبعی میخواهد که البته خیلی هم اهمیت دارد. مقصود این است که فروتن باشید و خودتان را زیادی از حد جدی نگیرید. مثلا گاهی شوخی کنید، اما شوخیهایی که توهینآمیز نباشند، بیشتر هم از خودتان مایه بگذارید تا یخ کلاس آب شود و دانشآموزانتان بتوانند در فضای راحتتری تحصیل کنند، فضایی که شما هم مثل آنها شخصی هستید که خطاها و کاستیهای خودش را دارد.
تدریس خوب یعنی مواظب بودن، رشد دادن و تربیت کردن ذهنها و استعدادها. تدریس خوب یعنی وقت گذاشتنِ اغلب نامحسوس برای تک تک دانشآموزان. تدریس خوب یعنی ساعتهای خستهکنندهی نمره دادن، طراحی یا بازنگری دروس و آمادهسازی محتویات لازم برای تقویت بیشتر محتوای آموزشی.
تدریس خوب نیازمند پشتیبانی یک رهبری قوی و آرمانی است و نیز منابع کمک آموزشی و ملموس، پرسنل و بودجه. تدریس خوب به طور پیوسته از دیدگاهی جامع و فراگیر نیرو میگیرد که در کل سازمان از اساتید تماموقت گرفته تا مدرسان پارهوقت غالب بوده و نه تنها در کلامشان جاری است، بلکه در عملکرد همگی اعضای مجموعه نیز نمود دارد.
تدریس خوب یعنی رایزنی بین مراکز آموزشی مقاطع بالاتر و پایینتر، کار گروهی و شناخته و تشویق شدن به وسیلهی همکاران. باید از معلمان کارآمد تقدیر شود و معلمان ضعیف نیز از طریق برنامههای آموزش و توسعه اصلاح شوند.
در آخر، تدریس خوب یعنی شادی کردن، تجربهی لذتها و پاداشهای درونی، مثلا اینکه با دانشآموز ردیف عقبی چشم توی چشم شوید و ببینید که با هم عمیقا ارتباط برقرار کردهاید، مشاهدهی شکلگیری افکار، دیدن پیشرفت دانشآموزان یا شکار لبخند روی صورت دانشآموزی که درس را در لحظه متوجه شده است. تدریس خوب یعنی از دانشآموز قدیمیتان بشنوید که تدریس شما مسیر زندگیاش را تغییر داد یا که درس شما بهترین کلاسی بود که در عمرش گذرانده است. معلم خوب هیچوقت به خاطر پول یا از روی ضرورت معلمی نمیکند، بلکه از شغلش حقیقتا لذت میبرد و خودش میخواهد که انجامش دهد. کلام آخر اینکه معلم خوب نمیتواند به هیچ شغل دیگری جز معلمی فکر کند.